Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-05@03:02:34 GMT

بازیگران تئاتر موفق‌تر هستند

تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۴۰۳۴۹

سوده، زنی مستقل و خودساخته است که سعی می‌کند در زندگی‌اش بیشتر با منطق جلو برود. همین ویژگی‌ها برای‌تان جالب توجه بود که این نقش را پذیرفتید یا دغدغه دیگری برای بازی در این نقش داشتید؟
وقتی فیلمنامه را خواندم خیلی شخصیت سوده را دوست داشتم و چالش‌هایی که با آنها روبه‌رو می‌شود برایم جذاب بود. هر چه کار جلوتر رفت دیدم سوده کشمکشی با خود، خانواده‌اش و خانواده همسرش دارد و این کشمکش‌ها در زندگی شخصی و کارش هم تاثیر می‌گذارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تضادهای این شخصیت و موقعیتی که در آن قرار دارد به نظرم جالب می‌آید و به‌همین‌دلیل بازی در این نقش را پذیرفتم. امیدوارم آن تصویری که از سوده داشتم در سریال هم درآمده باشد.

خودتان که سریال را دنبال می‌کنید از ماحصل کارتان راضی هستید؟
این روزها مشغول بازی در اثر دیگری هستم و برای همین متاسفانه نمی‌توانم سریال را مرتب از تلویزیون دنبال کنم اما بخش‌هایی را از تلوبیون می‌بینم، چون برایم مهم است که تا چه حد توانستم شخصیت را به‌درستی ایفا کنم.

برخلاف این‌که معمولا در آثار نمایشی ما، مادر شخصی مقدس و بی‌نقص است، در این سریال شخصیت مادر ضمن این‌که محترم شمرده می‌شود، اشتباهاتی دارد و مقابل سوده ایستاده. شما به‌عنوان بازیگر تقابل این دو شخصیت که هر دو مادر هستند را چطور تفسیر کردید؟
این دو شخصیت با همدیگر متفاوت هستند. مادر قصه ما به‌دلیل علاقه بیش از حد به پسرش دچار ضعف است. طبق آنچه در فیلمنامه آمده معین، پسر بزرگ اوست که موقع به‌دنیا‌آمدنش هم با دشواری‌هایی مواجه می‌شود؛ به‌همین‌دلیل خیلی برایش عزیز است و به نوعی درباره او دچار وسواس شده. این‌که سوده قبلا ازدواج کرده، بچه دارد و از پسر او بزرگ‌تر است هم باعث شده مادر برای پذیرش این عروس دچار چالش شود و نسبت به او حساسیت پیدا کند. چون برخی از این حساسیت‌ها را مادران ایرانی دارند می‌توانند با این شخصیت همراه شوند. با این‌که باور داریم امروزه بسیاری از این مسائل فرهنگی در جامعه‌مان تغییر کرده است اما همچنان مادران زیادی هستند که چنین وسواس‌هایی نسبت به پسرشان دارند. من هم مادر یک پسر هستم و گاهی متوجه حساسیت‌های خودم نسبت به او و آینده‌اش می‌شوم. البته مادرانی که تمایل دارند پسرشان حتما با دختری ازدواج کند که تابه‌حال ازدواج نکرده و بچه ندارد، معمولا این دیدگاه را نسبت به دختران‌شان ندارند! اگر دخترشان جای آن عروس باشد به نظرشان اشکالی ندارد. نمی‌دانم چرا این نگاه وجود دارد؟!

همان‌طور که اشاره شد سوده مقابل مادر همسرش قرار دارد. سوده شخصی است که کمتر اشتباه می‌کند. این میزان از مثبت بودن یک شخصیت باعث نمی‌شود مخاطبان او را پس بزنند؟
تا اینجای قصه ندیدیم که سوده اشتباه بزرگی داشته باشد و هرچه جلوتر برود این مثبت بودن و نگاه متفاوت او به وقایع بیشتر هم می‌شود. البته سوده چند جایی در قصه می‌گوید اشتباهاتی در برابر خانواده همسرش داشته اما ما این اشتباهات را کمتر می‌بینیم و خیلی به آن پرداخته نشده است. اتفاقا فکر می‌کنم مخاطبان به‌خاطر همین ویژگی‌ها سوده را تا پایان دوست خواهند داشت.

شما با این‌که سابقه بازی در سینما و تلویزیون را دارید بیشتر در تئاتر شناخته می‌شوید. در تب‌وتاب بازیگران دیگری هم حاضر هستند که بیشتر در تئاتر فعالیت دارند. این فرصت بیشتردیده‌شدن کمتر پیش می‌آید.
به‌جز آقای پاک‌نیت، خانم سرابندی و چند چهره تلویزیونی دیگر، خیلی از بازیگران در این پروژه از اهالی تئاتر هستند. فکر می‌کنم این بازیگران در نقش‌شان بسیار درخشیدند. من هم کارم را با تئاتر شروع کردم و همچنان هم در این کار مشغول هستم. به نظرم بازیگری که با تئاتر شروع می‌کند بهتر می‌تواند در تصویر موفق باشد.

پس چرا کارگردانان در انتخاب بازیگران تازه دست‌شان می‌لرزد و کمتر این کار می‌کنند؟
متاسفانه این مشکل را با برخی کارگردانان داریم. فکر می‌کنند بازیگران حتما باید چهره باشند. این معیار به بازیگران خوبی که در تئاتر داریم و چندان دیده نشدند آسیب می‌زند. نباید یادمان برود همه که از ابتدا چهره نبودند، بلکه از جایی شروع کردند و بعد شناخته شدند. خوشبختانه در تب‌وتاب این اتفاق نیفتاد و ترکیب خوبی از بازیگران را شاهد هستیم. در این مورد باید از تهیه‌کننده و کارگردان تشکر کنم که بیشتر نقش‌ها را به بازیگران کمترشناخته‌شده دادند. خود من هم با این‌که در سینما و تلویزیون کار کرده بودم اما نقشی با این ابعاد و تاثیر در قالب تصویر نداشتم، به‌خاطر نقش سوده مدیون این عزیزان هستم. به ما اعتماد کردند و امیدوارم به‌خوبی جواب اعتمادشان را بگیرند تا شرمنده نشویم.

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: تب و تاب سریال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۴۰۳۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انیمیشن‌هایی متفاوت برای بزرگتر‌ها؛ انیمیشن‌هایی مفرح برای بچه‌ها

آفتاب‌‌نیوز :

چقدر طول کشید که از پیرمرد شجاع و وفادار و بامزه «آپ/ بالا» خوشتان بیاید و با او همدلی کنید؟ نوازنده شکست‌خورده انیمیشن «روح» که در زندگی نتوانسته دنبال رؤیای نوازندگی‌اش برود و تازه پس از مرگ در عالم ارواح شجاعت لازم را برای تغییر زندگی‌اش به دست می‌آورد، چقدر شما را به خطر کردن و پی رؤیاهای‌تان رفتن ترغیب کرده؟ همین اواخر، انیمیشن معمولی «لئو» چقدر دیده شد و پیام ساده و عملی‌اش که ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است، به دل‌ها نشست. ۸ انیمیشنی که در ادامه معرفی شده بخشی از خاطره چند نسل از دنیای انیمیشن است.

شرک (۲۰۰۱)

کارگردان: اندرو آدامسون و ویکی جنسون

محصول: امریکا

یک شخصیت چطور وارد فرهنگ عامه ــ آن‌هم نه فقط فرهنگ عامه کشور سازنده بلکه فرهنگ عامه بسیاری از مردم در سرتاسر جهان ــ می‌شود، پاسخش شرک است. اگر شما کسی را به شرک تشبیه کنید بلافاصله مخاطب شما متوجه می‌شود که منظور شما چیست. شرک و دیگر شخصیت‌های این انیمیشن دیدنی خیلی زود جای خود را در میان شخصیت‌های ماندگار انیمیشن باز کردند. بچه‌ها و بزرگ‌تر‌ها به سرعت عاشق این موجود سبز گنده بداخلاق، اما مهربان و شجاع شدند و حالا سال‌هاست که تماشاگر دنباله‌های آن هستند. حتی اگر دیگر انیمیشنی از شرک تولید نشود، شرک همیشه به حیات خود ادامه می‌دهد.

شرکت هیولا‌ها (۲۰۰۱)

کارگردان: پیتر داکتر

محصول: امریکا

در مانستروپولیس، هیولا‌ها با ترساندن بچه‌ها از صدای جیغ آن‌ها انرژی تولید می‌کنند. اما کارخانه تولیدکننده جیغ بچه با مشکل تامین انرژی روبه‌رو است، چون کودکان دیگر مثل سابق نمی‌ترسند. هیولا‌ها از هر گونه تماس با بچه‌ها مطلقا منع شده‌اند، اما سالی و مایک، دو هیولای متخصص ترساندن بچه‌ها، در اثر اشتباهی وارد دنیای بچه‌ها می‌شوند و همه‌چیز به هم می‌ریزد. در این بین سالی و مایک کشف می‌کنند که صدای خنده کودکان انرژی بیشتری تولید می‌کند. کمتر انیمیشنی به اندازه «شرکت هیولاها» در ترغیب آدم‌ها در مواجهه با ترس‌های‌شان که علت و اساس‌شان را هم نمی‌دانند موفق بوده است.

عصر یخبندان (۲۰۰۲)

کارگردان: کریس وج

محصول: امریکا

حتی اگر فرنچایز «عصر یخبندان» را هم ندیده باشید، احتمالا آن سنجابی را که با چنگ و دندان برای حفظ دانه بلوطش خودش را به آب‌وآتش می‌زند و بلا‌های زیادی سر خودش و دنیای اطرافش می‌آورد دیده‌اید. یکی دیگر از انیمیشن‌های ماندگار سال‌های آغازین هزار سوم میلادی که تا همین امروز خاطره خوش آن در ذهن تماشاگرانش باقی مانده، «عصر یخبندان» است. داستانی درباره دوستی، مدارا، پذیرش تفاوت‌ها و در عین حال احترام به محیط زیست با شخصیت‌های دوست‌داشتنی‌ای مثل مندی و سید که زوج ناجور، اما جدانشدنی‌ای هستند. درامی جاده‌ای، اکشن و ماجراجویی که شوخی‌های بامزه‌اش به حفظ قوام و انسجامش کمک زیادی کرده.

در جست‌وجوی نمو (۲۰۰۳)

کارگردان: اندرو استنتون و لی آنکریچ

محصول: امریکا

درونمایه جست‌وجو در اغلب انیمیشن‌ها قابل تشخیص است. انگار از روز اول که قرار بر پا گرفتن صنعت انیمیشن بوده، طالع شخصیت‌های انیمیشن را با جست‌وجو و سفر نوشته‌اند. سه مرحله کلی سفر قهرمان که به «جدایی» (سفر به دنیای ناشناخته‌ها)، «تشرف» (ماجراجویی در دنیای ناشناخته‌ها) و «بازگشت» (برگشت به دنیای عادی) قابل تقسیم است در این انیمیشن و بسیاری انیمیشن‌های دیگر کاملا رعایت شده. اینجا سفر درونی با سفر بیرونی هم‌راستا و هم‌زمان شده و تماشاگر راحت‌تر می‌تواند تاثیر سفر در پخته شدن خام را دریابد. فیلم اکرانی بسیار موفق داشت و این موفقیت با ساخت دنباله «در جست‌وجوی دوری» تدوام یافت.

کورالاین (۲۰۰۹)

کارگردان: هنری سلیک

محصول: امریکا

انیمیشن استاپ موشن را اصولا گرم و گیراتر از انیمیشن دوبعدی و سه‌بعدی می‌دانید یا نه؟ اگر فکر می‌کنید استاپ موشن فضایی صمیمی و دوستانه دارد، «کورالاین» حسابی غافلگیرتان می‌کند. اگر فکر می‌کنید که استاپ موشن اصولا فاقد صمیمت و جذابیت انیمیشن‌های دوبعدی و سه‌بعدی است، باز هم «کورالاین» شما را متحیر می‌کند. شاید اگر تیتراژ این انیمیشن جذاب را نبینید، حدس بزنید که کارگردانش تیم برتون است که البته فانتزی‌هایش تاریک‌تر و دلهره‌آورتر شده. «کورالاین» پاسخ به پرسشی کنجکاوی‌برانگیز، ولی در عین حال ترسناک است که هر آدمی در بچگی با آن مواجه شده: اگر پدر و مادر آدم جوری دیگری بودند، چه می‌شد؟

مری و مکس (۲۰۰۹)

کارگردان: آدام اِلیوت

محصول: امریکا

مری و مکس، دو آدم با دنیایی فاصله میان‌شان، دوست مکاتبه‌ای هستند. مری که در استرالیا زندگی می‌کند و خانواده‌ای ازهم‌پاشیده دارد در هشت‌سالگی از سر اتفاق شروع به نامه‌نگاری می‌کند با مکس چهل‌وچهارساله چاق و مشکل‌دار در روابط اجتماعی. رابطه این دو به تدریج عمیق‌تر می‌شود و مثل هر رابطه دوستانه دیگری به مشکل می‌خورد. مری و مکس مستعدند که به تیره‌روزی‌های زندگی با شدت و حدت واکنش نشان دهند و همین ویژگی هم هست که برای تماشاگر ملموس‌شان می‌کند. انیمیشنی ماندگار با تکنیک استاپ موشن.

انومالیزا (۲۰۱۵)

کارگردان: چارلی کافمن و دوک جانسون

محصول: امریکا

مردی میان‌سال به نام مایکل که متخصص خدمات مشتریان است برای سخنرانی در کنفرانسی وارد هتل فرگولی می‌شود. هتل فرگولی در ظاهر هیچ شباهتی به هتل اوِرلوک فیلم «درخشش» (۱۹۸۰) استنلی کوبریک ندارد که ساکنانش را به انزوا می‌کشاند، روح‌شان را با سیاهی تغذیه می‌کند و دست آخر باعث جنون‌شان می‌شود. در واقع فرگولی برای مایکل به مراتب بدتر از اورلوک است. در این هتل است که مایکل با خودش و زندگی پوچ و بی‌روحش مواجه می‌شود. این انیمیشن که با تکنیک استاپ موشن ساخته شده همان روح فیلمنامه مشهور «درخشش ابدی یک ذهن پاک» را دارد؛ غمگین و دریغ‌خوار که با سردی رئالیستی‌اش برگشت‌ناپذیر بودن زندگی را توی گوش مخاطب می‌زند و خوشبختانه پایانی نسبتا خوش دارد.

لاکپشت قرمز (۲۰۱۶)

کارگردان: مایکل دودوک دی ویت

محصول: فرانسه و ژاپن

اگر در انیمیشن دنبال آواز و حرکات موزون و دیالوگ‌های بامزه هستید، این انیمیشن به هیچ وجه مناسب شما نیست. این انیمیشن بی‌کلام است و صدای طبیعت و موسیقی گوش‌نواز راوی آن. مردی که با جریان آب به جزیره‌ای متروک و دورافتاده آورده شده، تصمیم می‌گیرد با قایقی از جزیره بگریزد، اما لاکپشت قرمز عظیم‌الجثه‌ای بزرگ‌ترین مانع بر سر راه او برای رهایی است. مرد برای بازگشت به اجتماع و خلاصی از طبیعت هرچه در توان دارد رو می‌کند، ما خلاصی واقعی او در صلحی است که با طبیعت نصیبش می‌شود. «لاکپشت قرمز» تماشاگرش را به فکر می‌اندازد که زندگی در طبیعت چه بهایی دارد.

منبع: همشهری آنلاین

دیگر خبرها

  • چهره‌هایی که نمی‌دانستید صداپیشگی هم کرده اند
  • آیا سلبریتی‌ها جای کسی را در تئاتر تنگ کرده‌اند؟
  • مذاکره با بازیگران «عشق» ادامه دارد / نگارش فیلمنامه بر اساس واقعیت‌های اجتماعی
  • بازیگران اصلی «بیرون‌پشتِ‌در» معرفی شدند
  • انیمیشن‌هایی متفاوت برای بزرگتر‌ها؛ انیمیشن‌هایی مفرح برای بچه‌ها
  • بازیگران اصلی «بیرون‌پشتِ‌در» معرفی شدند/ اجرا در تالار قشقایی
  • پلنگ صورتی عضله‌ای: این شخصیت دیگر خنده دار نیست! (عکس)
  • چالش های اتحادیه اروپا در خاورمیانه چیست؟/ نگاه بروکسل به پرونده هسته ای ایران با اسرائیل متفاوت است/ اتحادیه اروپا می تواند با ایران در مقابله با تهدیدهای مشترک همکاری کند
  • لِه شدن بازیگران زن و مرد زیر دست و پا طرفداران و بادیگاردها در مشهد! | فیلم
  • عکس| جدیدترین عکس سجاد افشاریان در پشت صحنه تئاتر